واکسن 6 ماهگی وپیشرفتای این ماه
روزشنبه 13بهمن 1392دقیقا پاتو گذاشتی توی 6 ماهگیت که من قربون اون پاهای نازت بشم همون روزم انقدر برف میبارید که چی بگم شاید از قدم ناز شمابود خلاصه ساعت 8صبح بابابایی حسین بردیمت بهداشت وواکسنتو زدیم توی بهداشت یه کوچولو گلیه کردی ولی وقتی اومدیم بیرون وبابایی جلوی در تا دیدیش یه هو خودتو لوس کردی وباز گریه کردی که فیلمشم هست خداروشکر اونروز تا شبشم به خبرگذشت وتب نکردی ولی خیلی آروم وبی حال به خاطر خوردن شربت آ ستامینوفن جلوی تلویزین دراز کشیده بودی هزارماشالله همه چیزتم طبیعی بود وزنت 7800 از پیشرفتای این ماهم که بابایی ومامانیو دیگه کامل میشناسی وتا تنهات میزاریم سریع گریه میکنیو باید یاپیشت باشیم وباهات باید بازی کنیم تاهواسمو...
نویسنده :
مامانی و بابایی آیدا
12:09